روزی که فرشته کوچولو ما صدرا بدنیا اومد
من تاروزشنبه 21 شهریور سرکاررفتم.روز یکشنبه یازدهم مهرماه 1389 باید می رفتم یزد نوبت عمل سزارین در بیمارستان دکتر مجیبیان داشتم ولی مثل اینکه صدرای مامان برای بدنیا اومدن خیلی خیلی عجله داشت و ما رو غافل گیر کرد یعنی روز جمعه 9 مهر ماه که من و بابایی مشغول تمیز کردن خونه بودیم و داشتیم خودمون رو برای روز یکشنبه آماده میکردیم ناگهان من احساس کردم که حالم خوب نیست خلاصه با بابا مسعود و خاله مهری رفتیم بیمارستان ووقتی که اونجا با تائید دکتر متوجه شدیم که وقت بدنیا اومدن پسر گلم رسیده سریع به طرف یزد حرکت کردیم (به همراه بابایی ،خاله مهری و دایی رضا ) ساعت 15:30رسیدیم یزد خیلی استرس داشتم . من لباسهای اتاق عمل رو پوشیدم...